برای پنجمین و آخرین فروش املاک کارل لاگرفلد، ساتبیز پاریس نمایشگاهی منحصر به فرد از اقلام کمد لباس طراح فقید، طرح ها، وسواس های با تکنولوژی بالا و صمیمی ترین اشیاء را ارائه می دهد و از شخصیت واقعی یکی از افسانه ای ترین شخصیت های مد پرده برداری می کند. حراج آنلاین علاقه زیادی را در میان طرفداران کارل برانگیخت و نتیجه نهایی را به ده برابر تخمین بالا رساند، به طوری که 100٪ از لات ها خریداران را پیدا کردند و در مجموع 1,112,940 یورو برای ساتبی به ارمغان آورد.
کارل لاگرفلد یک نماد بود. اگر از فردی خارج از مد بخواهید که یک طراح مد را نام ببرد، او همیشه به عنوان یکی از نام های اصلی و یکی از مشهورترین طراحان تمام دوران مطرح می شود. اما شخص واقعی پشت این شخصیت عجیب غریب چه کسی بود؟ این سوالی است که تیمهای ساتبی به سرپرستی پیر موتس، متصدی حراج و اورلی واسی، مدیر فروش مد، سعی کردند با پنجمین و آخرین قسمت از فروش کارل لاگرفل که در پاریس همراه با نمایشگاهی در دفتر مرکزی جدید در خیابان سن-ا فاوونورگ 83 برگزار شد، به آن پاسخ دهند.
بار دیگر، تماشاگران زیادی که در این مراسم حضور داشتند نشان دادند که جادوی کارل لاگرفلد هنوز بسیار زنده است. انتخابی دقیقتر، ادای احترام صمیمیتری به این خالق درخشان و پرخطر داشت. پیر موتس، نایب رئیس ساتبیز پاریس، که سرپرستی حراج را بر عهده داشت، توضیح داد که خریداران این احساس را داشتند که استودیوی طراحی او، و همچنین آرشیوهای کارل و «کتابهای الهامبخش» را که او با دقت حفظ کرده بود، کشف کردند.
چه چیزی در فروش می خواهید؟ قطعات نمادین از کمد لباس کارل: لاگرفلد عاشق کت بلیزر بود و علاقه زیادی به برش باریک داشت که برای دیور هوم توسط هدی اسلیمان ایجاد شد و طراح آلمانی به خاطر آن در اوایل دهه 92 42 پوند (2000 کیلوگرم) وزن کم کرد. بنابراین مجموعه کاملی از ژاکتهای او از دیور، سن لوران و سلین وجود داشت که با مدل مورد علاقه او طراحی شده بودند. هیلدیچ و کی پیراهنهایی با یقههای بلند، دستکشهای چرمی شانل و شلوار جین لاغر از دیور و شنل، بریده شده در پایین برای پوشیدن روی چکمههای کابوی ماسارو امضا شده - یکی از جفتهای چرم تمساح به قیمت 5 یورو، 040 برابر بیشتر از تخمین، فروخته شد (همه ظاهرها بر اساس عکسهای ظاهر عمومی او بازسازی شدند). اما جلیقههایی از طراحان دیگر نیز وجود داشت - کمی کمتر شناخته شده، کارل علاقه زیادی به جمعآوری ژاکتهای جذاب داشت، حتی اگر کسی تا به حال او را ندیده بود که آنها را بپوشد، خودیها میدانند که او عاشق Comme des Garçons، Junya Watanabe، Prada و Maison Martin Margiela بود. و جای تعجب نیست که این مجموعه لباس های Comme des Garcons کارل است که با قیمت رکورد 16 یورو فروخته شد.
کارل لاگرفلد یک کلکسیونر پرشور و یک معتاد واقعی فناوری پیشرفته بود، بنابراین در حراج یک بخش کامل به مجموعه آی پادهای او اختصاص داده شده بود، که او به معنای واقعی کلمه در هر رنگی می خرید. همانطور که افسانه می گوید، کارل برند اپل را بسیار دوست داشت و معتقد بود که داشتن یک برند به معنای قرار گرفتن در اوج آخرین فناوری است، به طوری که وقتی شخصی را با یک آیفون قدیمی در دفتر می دید، بلافاصله یک آیفون جدید را به آنها پیشنهاد می کرد تا آنها با به روزترین فناوری ها همگام شوند. مرتبط ماندن برای کارل مهم بود.
قیصر کارل همچنین حس شوخ طبعی خاصی داشت و همه اخبار سیاسی را دنبال می کرد، بنابراین برای نزدیک ترین دوستانش طرح های سیاسی درباره اخبار می ساخت - البته همیشه به آلمانی، صمیمی ترین زبان مادری اش که تقریباً هرگز در جمع صحبت نمی کرد. در ساتبیز، طرحهای سیاسی او شامل افرادی مانند فرانسوا اولاند، رئیسجمهور سابق فرانسه و آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان، در کنار طرحهای مد کارل به نمایش درآمد (او یکی از طراحان نادری بود که میتوانست بهطور بیعیب و نقص طرح کند تا استودیوهایش همه چیز را از برش گرفته تا بافت پارچه بفهمند).
در نهایت، بخش کاملی از هنر زندگی کارل وجود داشت - اشتیاق او به کوکاکولا، نوشیدنی مورد علاقهاش، مبلمان هدی اسلیمان (بله، هدی همچنین مبلمان را برای دوستان طراحی میکند)، ظروف نقره کریستوفل و دیگر وسایل دکوری خانه (علاقه کارل دههها را در بر میگرفت، او به همان اندازه عاشق یک لامپ کلاسیک رون آراد و یک لامپ کلاسیک رون آراد بود. بشقاب چینی Meissen اثر هنری ون دی ولده - این بشقاب به مبلغ رکورد 24 یورو، 102 برابر تخمین زده شد. و سپس وسواس او به شوپت، گربه چشم آبی بیرمن و همدم زندگی اش بود. او قرار بود در سال 000 فقط برای چند روز با او بماند، اما آنقدر برای او ضروری شد که هرگز نتوانست آن را به استادش، مدل فرانسوی باپتیست جیابیکونی، پس بدهد. شوپت در واقع برای کارل که قبلاً هرگز حیوان خانگی نداشت آنقدر مهم بود که همیشه سعی می کرد تمام سفرهای کاری خود را کوتاهتر کند تا به خانه برگردد و او را در آغوش بگیرد. و این چیزی است که شما به آن عشق واقعی می گویید.
با احترام: ساتبیز
متن: لیدیا آگیوا